ایرانی ها چقدر پول و طلا زير تشک قایم می کنند؟

به گزارش پیام بوشهر، آن ها که طرفدار پر و پا قرص سینمای آمریکا هستند، احتمالا می توانند شواهدی از فیلم های هالیوودی به شما نشان بدهند که شهروندان آمریکایی تا چه اندازه مصرف گرا هستند: فروشگاه های زنجیره ای حتی در شهرهای کوچکِ این کشور هم به چشم میخورند، دورریز گسترده غذا امری عادی است، بسیاری خانوادهها بیش از یک اتومبیل دارند، کسی پول پسانداز نمیکند، همه با کارت اعتباریشان خرید میکنند و… . اما ظاهراً نقطه مقابل آمریکایی ها چینی ها هستند. فرهنگ مالی و اقتصادی چینی ها به گونه ای است که آن ها امروز بزرگ ترین وام دهندگان جهان و در واقع بزرگ ترین ذخیره کنندگان پول در جهان اند.
آن ها آن قدر پول در بانک هایشان ذخیره کرده اند که حالا جاه طلبانه ترین طرح های اقتصادی جهان را در سر می پرورانند اما ایرانی ها چگونه با پول برخورد میکنند و اگر بخواهیم دقیقتر بحث کنیم، چه الگوی پساندازی را دنبال میکنند؟ پاسخ به این پرسش، بر خلافِ سادگیِ ظاهریاش، حرفهای بسیاری در مورد شکل و شمایل اقتصاد ایران و حتی آینده آن در پی دارد. ظاهر ماجرا این است که وضعیت پسانداز در ایران مدتها است که خط قرمز را رد کرده و شرایط بحرانی شده است.
با این همه، برخی معتقدند این تنها ظاهر ماجرا است و شاید کاسهای زیر نیم کاسه باشد. به عبارت ساده، ظاهرا ایرانیها پساندازهایی دارند که رو نکردهاند. آمارها نشان میدهند که پسانداز و سرمایهگذاری در اقتصاد ایران در طول دهه ۱۳۹۰ خورشیدی به شدت سقوط کرده است. برای ادامه بحث، لازم است به شاخص «پسانداز ملی» (National saving) اشاره کنیم. منظور از «پس انداز ملی» مجموعِ پس انداز در بخش های دولتی و خصوصی است. به بیانِ تخصصی، اگر «تولید ناخالص داخلی» (GDP) یک کشور را در طول یک سال در نظر بگیریم، هر آنچه از این تولید که توسط شهروندان یا دولت خرج نشده باقی بماند، «پسانداز ملی» محسوب میشود. بخش تکان دهنده ماجرا اما اینجا است: بر اساس آمارهای بانک مرکزی، «نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص» در دهه ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ در ایران عمدتا منفی بوده است.
این یعنی در سراسر دهه ۱۳۹۰ نه تنها سرمایه گذاری جدیدی برای ایجاد اشتغال و تولید ثروت صورت نگرفته، که با عدم تزریق سرمایه جدید به بنگاه ها و نوسازیِ ماشین آلات، ساختار تولید در کشور فرسوده شده است. به عبارت ساده، روزهایِ تلخ تر برای تولید در ایران هنوز حتی فرا نرسیده اند و فردا تاریک تر از امروز است! محمد کشتی آرای، عضو هیأت مدیره اتحادیه طلا و جواهر تهران، حدود ۳ سال پیش گفته بود «بر اساس برآوردهای این اتحادیه» مردم ایران حدود ۲۰۰ تن ذخایر خانگی طلا دارند. به قیمت روز، این حجم از طلا حدود4/9میلیارد دلار (معادل حدود ۲۵۰ هزار میلیارد تومان) ارزش دارد.
یک آمارِ دیگر: بر اساس دادههایی که «پژوهشکده آمار» منتشر کرده، میزان تشکیل سرمایه در کشور طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۹ خورشیدی، حدود ۱۸ درصد آب رفته است. در واقع، تحریمها موجب شده که موتور سرمایهگذاری در ایران خاموش شود و بخش بزرگی از سرمایه یا وارد بازارهای غیرمولد (ارز، مسکن و طلا) شود و یا اینکه در قالب «فرار سرمایه»، سر از ویلاها و خانههای مسکونی در کشورهایی مانند ترکیه در بیاورد. با این همه، شاید بشود ماجرا را از زاویهای دیگر هم بررسی کرد.
رکسانه فرمانفرماییان، تاریخ نگار مشهور ایرانی، در کتاب «جنگ و صلح در ایرانِ دوره قاجار» (نشر مرکز) می نویسد که یکی از عوامل بحرانیشدنِ وضع اقتصاد ایران در زمان قاجاریه، «احتکار خانگیِ طلا» از سویِ مردم ایران بوده که موجب شده حکومت قاجار از سرِ بیپولی، به اعطایِ امتیازات به خارجیها (مثلا در ماجرای «تنباکو») روی بیاورد. از آن سو، همین چند روز پیش، در خبرها به نقل فریال مستوفی، رئیس مرکز خدمات سرمایهگذاری اتاق بازرگانی تهران آمده بود که طی یک دهه گذشته حدود ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج شده است.
ظاهرا مقاطعی در تاریخ ایران وجود داشته که ایرانیها، دور از چشم حکومت، پساندازهای سنگینی داشتهاند که میتوان آن را «ذخیره روز مبادا» در نظر گرفت. این شکل از پسانداز در بررسیهایِ مرسومِ اقتصادی وارد محاسبات نمیشود و به همین علت، شاید بتوان سقوط نگرانکننده میزان پسانداز و سرمایهگذاری در ابعاد ملی در اقتصاد ایران را با الگویی بومی بررسی کرد که به نتایج متفاوتی ختم میشود. این در حالی است که «مسعود خوانساری»، رییس اتاق بازرگانی تهران، در زمستان سال ۱۳۹۹ همین آمار را تنها مربوط به دو سالِ ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ دانسته بود!
همزمان، تخمین زده میشود که شهروندان ایرانی معادل حدود ۴۰ میلیارد دلار اسکناس در خانه داشته باشند، ذخایری که به «دلار خانگی» معروف شده است. این در حالی است که نشریه «بیزینس اینسایدر» هم چند سال پیش مدعی شده بود ایرانیها یکی از ۱۰ ملت در جهان هستند که بیشترین میزان ذخایرِ خانگیِ طلا را دارند. بر این اساس، مجموع داراییِ «زیر تشکِ» شهروندان ایرانی (تنها در قالب طلا و دلار)، سر به حدود ۵۰ میلیارد دلار میزند که با دلار ۲۷ هزار تومانی، چیزی در حدود «هزار و ۲۵۰ هزار میلیارد تومان» یا حدود «هزار و ۲۵۰ تریلیون» تومان ارزش دارد.