صدای سوت قطار، صدای پای توسعه 

0
4479663.jpg

پروژه ای که برای استان بوشهری ها تبدیل به یک امر شبه محال شده و مطالبه ای که هردولتی آمده ابتدا با کبکبه و دبدبه، انجام آن را به تونایی های خود گره زده و دولت ها و کارگزاران سابق را به باد انتقاد می گرفته اند. 

 پروژه راه آهن بوشهر – شیراز با نمونه های مشابه ای همچون پروژه اتوبان تهران-شمال در نمونه کشوری و یا پروژه‌های احداث آب شیرین کن و جمع‌آوری فلرهای پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌های موجود در پایتخت انرژی کشور(شهرستان عسلویه) در نمونه استانی، از جمله پروژه‌های با قدمت طولانی و معطل مانده چندین دولت می باشد  که تاکنون در حد وعده باقی مانده است.این پروژه که طبق بندهای ۲۴ و ۲۵ سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه در حوزه راه و شهرسازی، اتصال شبکه سراسری به مراکز بزرگ اقتصادی، تجاری و صنعتی و مبادی ورودی و خروجی کشور با هدف توسعه صادرات و ترانزیت بار مدنظر می‌باشد، علیرغم اهمیت فوق العاده اش، به علل مختلفی از جمله کم توانی مدیران استانی در جذب و تخصیص بودجه به علت قلت در مجلس و تحریم های بین المللی تا کنون ناتمام مانده است.

استان بوشهر با دارا بودن بنادر،صنایع نفت،گاز و پتروشیمی،کشتی سازی، شیلات، کشاورزی، معادن و… یکی از قطب‌های اقتصادی و دروازه‌های اصلی کشور می‌باشد و این ضرورت احداث راه آهن و اتصال آن به شبکه سراسری ریلی کشور را دوچندان می‌نماید.  پروژه راه آهن شیراز- بوشهر یکی از خطوط ریلی شبکه سراسری می باشد که در امتداد راه آهن تهران-قم- اصفهان بوده و به شیراز و در نهایت به بوشهر می‌رسد. با راه‌اندازی این خط ریلی، اتصال به استان بوشهر برقرار و از آنجا به عسلویه به عنوان پایتخت انرژی کشور خواهد رفت.

این پروژه یک طرح مصوب در پیوست قانون بودجه بوده، و طول آن تا بوشهر ۵۴۰ کیلومتر و تا عسلویه به حدود ۶۵۰ کیلومتر می رسد. در مرحله نخست خط ریلی شیراز-بوشهر در دستور کار قرارگرفته که در حال حاضر پنج قطعه از این پروژه در محدوده‌های بوشهر (دو قطعه به طول ۶۵ کیلومتر) و شیراز (سه قطعه به طول یکصد کیلومتر) فعال شده‌اند.

اما با توجه به اینکه این پروژه جز مگاپروژه‌های کشور بوده، منابع مالی سنگینی می‌خواهد و نمی‌توان با منابع دولتی پیشرفت خاصی در آن ایجاد کرد. طبق آخرین برآورد که توسط شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل کشور اعلام گردیده، اجرای این پروژه به اعتباری حدود ۲۰هزار میلیارد تومان و با احتساب تعدیل قیمت‌ها در دوران ساخت قریب به ۲۵هزار میلیارد تومان نیاز دارد.

که قاعدتا با عنایت به وضعیت خشکسالی پولی کشور، تامین اعتبار این بودجه نه تنها توسط دولت آقای دکتر رئیسی، بلکه هیچ کدام از دولت‌ها قابل تصور و امکان پذیر نمی‌باشد. لازم به ذکر می باشد اختصاص ۱۰۰ میلیارد تومان اعتبار در لایحه بودجه سال آینده برای پروژه راه آهن شیراز – بوشهر بیانگر این است که توجه خاصی به این پروژه می‌شود ولیکن اگر بخواهیم چشم انتظار تزریق قطره‌چکانی پول فقط از طرف دولت به این پروژه باشیم با عنایت به برآورد ۲۵هزارمیلیاردی آن، قطعا هیچ وقت صدای سوت قطار را در استان  نخواهیم شنید.

اما در سفر اخیر اعضا دولت سیزدهم به استان بوشهر، رئیس‌جمهور محترم و وزیر محترم راه و شهرسازی پیشنهاداتی ازقبیل تهاتر نفتی، فاینانس، منابع صنایع و مراکز نفتی موجود در استان را جهت تامین اعتبار این پروژه مورد بررسی قرار دادند و اتفاقا مورد تاکید رئیس جمهور محترم نیز قرار گرفت. 
بایک بررسی اجمالی روش‌های ذکر شده، پرواضح می‌باشد که با وضعیت تحریم‌ها فعلا روی گزینه فاینانس خارجی  نمی‌توان برنامه‌ریزی خاصی کرد کما آن که قبلا با شرکت چینی این موضوع بررسی ولی تاکنون منجر به نتیجه خاصی نگردیده است. 

سرمایه‌گذاران داخلی و صنایع غیر نفتی مستقر در استان نیز توان مشارکت در ساخت چنین پروژه‌ای را ندارند. 

اما یک مسیر آشنا، راحت و تکراری که تقریبا تمام دولت‌ها همیشه در آن درحال تردد بوده‌اند و دستشان به آن سمت دراز بوده، چیزی نیست جز درآمدهای نفت و صنایع مرتبط با آن مانند پتروشیمی‌ها. که شواهد امر نشان می‌دهد راهی جز تمسک جستن به این طلای سیاه برای تامین اعتبار این پروژه موجود نمی‌باشد. 

حالا به هر روشی از قبیل تهاترنفت یا مشارکت شرکت‌های پتروشیمی باید دید که صنعت نفت برای یک بار برای همیشه تمام دیون، تعهدات معوق و موخر  و مسئولیت های اجتماعی خود در قبال میزبانی بوشهر را انجام می دهند یا کما فی السابق، در بروی همان پاشنه می چرخد و شورای راهبردی و سایر کمیته هایی که در جنوب استان در حال کانالیزه کردن کمک های عام المنفعه به مناطق پیرامونی هستند فقط درحد اسم و چارت باقی می مانند.

به نظر می رسد در این استان بجز روضه آب، باید روضه راه آهن و توسعه زیرساخت‌ها نیز خوانده شود. 

در پایان تنها چیزی که می توان انجام داد مطالبه گسترده در فضای مجازی و پیگیری مستمر فرهیختگان و سیاسیون از دولت و جلب توجه آنان به این سمت فراموش شده کشور می باشد، که انشاله در آینده ای نه چندان دور از حالت انفعال خارج و به سمت فعال سازی حرکت نماییم.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *