بازگشت به توافق برجام غیر ممکن است/ ایران به درستی دارد در زمین مذاکرات بازی میکند


محمد شفیعینواز- مدیرمسئول
تیم مذاکره کننده هسته ای که جهت احیای توافق برجام مذاکرات متعددی داشته است پس از رایزنی و بررسی متن پیشنهادی اتحادیه اروپا و مذاکرات با واسطه ایران و آمریکا چهار شرط را بر پیش نویس توافق به طرف غربی انتقال داده است :
?اول تضمین ها باید اطمینان آور باشد.
?دوم راستی آزمایی عینی و عملی در توافق پیش بینی شود.
?سوم رفع تحریم ها باید معنی دار و پایدار باشد.
?چهارم ادعای سیاسی درباره نظارت های پادمانی باید بسته شود.
با توجه به شرایط به حقی که ایران در مذاکرات ابراز می کند ، در صورتی که تیم مراکره کننده بر این شرایط پایداری ورزد طبیعتا هرگز برجام محقق نمی شود.
دلایل:
۱. اساسا در حقوق بین الملل تضمین عینی ،قطعی و ملموس وجود ندارد و تحقق تضمین و دریافت غرامت که پیش از این برخی مقامات کشور در خصوص آن سخن رانده اند به قدرت سیاسی و اقتصادی کشورها بستگی دارد موردی که به درستی شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان بدان اشاره نموده است که چه کسی میخواهد و می تواند از ایالات متحده غرامت بستاند ؟
کار تا جایی پیش رفت که حتی تیم مذاکره کننده هم تضمین ها را نمادین ذکر کرد که جای بسی تعجب داشته است.
۲.توافق مرحله به مرحله دوره کوتاهی را شامل می شود که از نظر آمریکا ۶۰ روزه و از نظر ایران باید ۳ ساله باشد در حالیکه راستی آزمایی واقعی تاثیر رفع تحریم ها در سرمایه گذاری بسیار بلند مدت است و شرکت های سرمایه گذار با توجه به تهدید جمهوری خواهان مبنی بر پاره کردن هر گونه توافق احتمالی از سوی دولت بعدی و یا تغییر آرایش کنگره به نفع جمهوری خواهان در انتخابات میاندوره ای که اتفاقا بسیار محتمل هم میباشد و بالا بودن ریسک سرمایه گذاری در کشور ، حاضر به سرمایه گذاری بلند مدت نخواهند بود. حتی دوره سه ساله مد نظر ایران نیز نمی تواند نظر سرمایه گذاران را جلب کند چون شروع پروسه سرمایه گذاری گاها تا ۵ سال بطول می انجامد و در ثانی بازگشت سرمایه و استمرار دوره کارکرد بسیار بیشتر از این محدوده های زمانی است.
گفتنی است در زمان توافق برجام در سال ۲۰۱۵ بعلت نبود سابقه بد عهدی آمریکاییان و گمان شرکت های سرمایه گذار خارجی مبنی بر پا برجا بودن برجام ، برخی شرکت ها جهت سرمایه گذاری در کشور خیز برداشتند ولی همین مقدار هم در توافق کنونی با توجه به سابقه قبلی محقق نخواهد شد.
سوم : در خصوص رفع تحریم ها بصورت پایدار اظهر من الشمس است که آمریکا کتبا تضمین نخواهد کرد که تحریم هایی که در برجام رفع کرده است را به بهانه های حقوق بشری برنگرداند یا حتی در صورت تضمین کتبی مندرج در متن، باز چه کسی میواهد آمریکا را مجبور به انجام مفاد توافق کند در حالیکه کشورهای غربی توان رویارویی گفتاری با ایالات متحده را هم ندارند.
چهارم: به فرض محال که غرب و آمریکا در مقطع کنونی دست از سیاسی کاری برداشته و مسئله پادمانی ایران را حل کنند ؛ چه تضمینی است که در آینده مسائل جدیدی در خصوص برنامه ایران مطرح نشود ؟ بی شک هرگز طرف غربی بصورت مطلق برنامه هسته ای ایران را رها نخواهد کرد و قیدی در توافق نخواهد گنجاند که نتواند به قول آنان نظارت موثری بر برنامه هسته ای و به قول ایران بهانه گیری برای بازگشت تحریم ها ، اعمال نماید.
ناگفته پیداست که در مورد سیاسی کاری آژانس ، نظر ایران ملاک نخواهد بود و برخلاف توافق برجام ۲۰۱۵ که ایران خود مسئول راستی آزمایی برنامه هسته ای اش شده بود در حال حاضر ایالات متحده آمریکا مسئول این کار شده که فوق العاده خطرناک و خسارت بار است از سویی چه طرفی میخواهد تصمیم گیر و مفسر اینکه ایران مسائل پادمانی اش را رعایت نموده است باشد؟
با توجه به شرایطی که ایران عنوان نموده به نظر می رسد ایران به موازات انجاممذاکرات و بدون اهمیت دادن به نتیجه آن ، در حال آماده سازی وفراهم آوردن بسترهای مناسب از جمله خنثی سازی تحریم ها ، تاب آوری بیشتر اقتصادی ، بسط و گسترش مناسبات دوستی ، اقتصادی وسیاسی با برخی کشورهای دوست از جمله روشیه و چین می باشد تا در زمانمناسب ، بدون اینکه متهم به ترکمذاکرات گردد از برجام خارج شود و یا اینکه کشورهای غربی بهمراه آمریکا ابتکار جذاب و پیشنهاد وسوسه کننده ای جلوی تیم مذاکره کننده بگذارند از جمله خارج نمودن سپاه با تمام زیر شاخه هایش از دایره تحریم ها.
به هر حال با توجه به آرایش سیاسی و نظامی قدرتهای جهانی در فضای کنونی ، برجام بیشتر از آنکه فی الذاته مورد توجه قرار گیرد ، ملعبه و کارت بازی قدرتهای بزرگ گردیده که هر از چند گاهی بعلت یک بحران (جنگ اوکراین ، بحران غذایی و بحران انرژی ) تبدیل به یک برگ برنده برای یک طرف بازی می شود.
آنچه مسلم است این است که برجام با فرمت ۲۰۱۵ عملا در این زمان کارایی سابق را نخواهد داشت و شکل جدید و بروز شده آن نیز تا همیشه تحت تاثیر روابط ایران و آمریکا قرار خواهد داشت؛ شاید به نوعی با برجام بازی آمریکایی ، سران این کشور قصد دارند به ایران بفهمانند تنها راه تضمین و اتکا به قواعد بین المللی در توافقات دوستی و یا داشتن حداقل رابطه ای با آمریکاست.
در پایان مشخص است که برجام یا به سرانجام نمی رسد و یا اگر فرجام نیکویی پیدا کند از مسیر تنازل ایران و راضی شدن به حداقل مواهب یا اثرات آن می گذرد و هر چه غیر از آن توجیه ، تفسیر و غیر واقعی است.